سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ساعت4:25دقیقه ی دیروز!

«هوالرئوف»

دوباره

حرف ِتو

در دهان تمام واژه ها می چرخد

و اتاق فکر من

در ازدحام سیّال ِخیال ،

در خلسه ی روشنی

شناور می شود...

***

یک مبل ساکت و ساده

که تو سال هاست

روی آن نشسته ای...

و از پنجره

بیرون را

بدرقه می کنی !

پرده ای

که در نور حل شده است...

و ساعتی 

که فقط

ساعت ِ4:25دقیقه ی دیروز را

نشان می دهد...

***

اصرار نکن !

چشم هایم را

اگر باز کنم

از نگاهم شعر می چکد!

بگذار روزنامه ها

باطل شوند

بی آنکه از اتاق فکرم

خبری به بیرون نشت کند...!

______________________

هی...نوشت1:...

هی...نوشت2:...

هی...نوشت3:...


چهارشنبه 92/1/7 11:51 عصربه قلم: سکوت خیس ™            نظر